باران
- يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۴۳ ب.ظ
آذرخش
شلاق صدایش را بلند کرد
ازترس
ستارگان خاموشند
و اکنون
زمین بہ دست خدا نوازش می شود...
شلاق صدایش را بلند کرد
ازترس
ستارگان خاموشند
و اکنون
زمین بہ دست خدا نوازش می شود...
در این وبلاگ سعی من این خواهد بود که سروده هایم و همچنین داستانک ها و دل نوشته ها را برای دوستان اهل قلم بیاورم
سعید باقری
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
-
سروده هایم
(۳۱) -
داستانک
(۱) -
دلنوشته ها
(۲) -
تصاویر
(۱)
کلمات کلیدی
بایگانی
- آذر ۱۳۹۲ (۱)
- آبان ۱۳۹۲ (۸)
- مهر ۱۳۹۲ (۸)
- شهریور ۱۳۹۲ (۴)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۷)
- مهر ۱۳۸۹ (۱)
آخرین مطالب
نویسندگان
- سعید باقری (39)
پیوندهای روزانه
چه دلگیر..!
پاسخ:
چه می شود کرد؟
چه می شود کرد؟
وقتی صدای آذرخش خانه را لرزاند، سراسیمه برای خودم این هارو گفتم بعد پیامکش کردم به وبلاگم.
البته باران هم شدید بود!!!!!
با بارون چیکار کردی؟
خاموشی ستارگان نشان ابرناکیه حتما و بعدشم بارون میگیره که لطافتش همون نوازش خداست.
جالبه، اما نبایس دلگیر بودن خودترو هم فراموش کنیم!!!!!
عالیه، ادامه بده!
پاسخ:
شما هم عالی بودید!!!!
شما هم عالی بودید!!!!